امروز : جمعه10 فروردین 1403 | 18رمضان 1445 | 29 مارس 2024


هر جامعه‌ای در یک دوره زمانی خاص طرز تلقی مشخصی از یک پدیده دارد، حال آنکه اگر آن جامعه بخواهد موقعیت کنونی خود را نسبت به آن پدیده به سطح مطلوب‌تری ارتقا دهد، لازم است طرز تلقی‌اش را نسبت به آن پدیده متحول سازد. به عبارت دیگر، در جهانی که روابط مدام پیچیده و پیچیده‌تر مي‌شود لازم است که برخی مفاهیم نیز معنای گسترده‌تری بیابد. فقر نیز از جمله مفاهیمي‌است که امروزه شاید بهتر باشد در معنایی گسترده‌تر، نه به عنوان یک واقعیت اجتماعی صرفا وجودی بلکه در مقام یک مقوله ادراکی مورد بررسی قرار گیرد. والتر کرین، نویسنده شهیر نیویورک تایمز، در این مقاله بر این باور است که دست کم طی چند دهه اخیر مقوله فقر از یک واقعیت اجتماعی به تدریج به سمت یک مقوله ادراکی تغییر معنا داده است.
چگونه توقع داریم فقرا سفر کنند؟ چرا آنها مردمی‌گرفتار و تشنه‌اند؟ چرا تصور سفر در مورد فقرا متفاوت است؟ آیا این پرسشی جدی و منطقی است یا نوعی درونکاوي که می‌تواند برای اجرای یک برنامه هنری مناسب تر باشد؟ اینها پرسش‌های من از «ویلیام تی ولمن» است. «مردمان فقیر» کتاب جدید این نویسنده و روزنامه نگار پرکار که جوایز متعددی كسب كرده كه متمرکز بر پروژه‌ای پست مدرن است: اين كتاب پرسشي از زندگی ناشناخته این افراد بد اقبال و دلایل کلیشه‌ای آنها در پاسخ به مسائل لاینحل این وضع اسفناک است.
ولمن مطالعه خود را در زمینه فقر با توصیف هرآنچه که انجام نداده همچنین دلایلش برای انجام فقدان آن آغاز می‌کند. او از آنجا که خود را «ثروتمند» می‌داند و مایل نیست که به چیزی وانمود کند، در واقع به ما می‌گوید که نه از نمونه جرج اورول در کتاب «آس و پاس‌ها در پاریس و لندن» پیروی می‌کند و نه با کتابش جیمز اگی، «تمجید از مشاهیر»، قابل مقايسه است که آن را تعبیری نخبه گرایانه از آرمانی مساوات طلبانه قلمداد می‌کند. او معتقد است اگي، فقرا را چنان به مقام قدسی ترفیع می‌دهد که طبقه مرفه به شدت از آن متاثر می‌شود. اما وی سعی می‌کند که همراه توده مردم گام بردارد و با این خود آزاري هولناك و تحلیل بردن موافق نیست. «اگی ممکن است در این مورد حق داشته باشد، اما من تردید دارم. چه کسانی به غیر از ثروتمندان قادرند به فقرا کمک کنند یا اینکه امور را به نحوی پیش برند که آنها خیلی ساده‌تر مسائل خود را حل کنند، حال چه اهمیتی دارد اگر احساس گناه آنها را به این کار وا می‌دارد؟»
به نظر می‌آید آنچه ولمن احساس می‌کند می‌تواند انجام دهد. اگر به طرز روشنفکرانه‌ای منطقی باشد، نه با یک احساس ارباب منشانه و نه سوسیالیستی متکبر (چنانکه تلویحا این صفات را به اگی نسبت می‌دهد)،عمل کردن همچون بیگانه‌ای بی تجربه و تصور فقر در مقام یک سری مقولات ادراکی است. او به صورت زیبا شناسانه‌ای به مفهوم فقر می‌پردازد، یعنی به عنوان مساله‌ای در پدیدارشناسی کاربردی. تاکید وی در اوایل کتاب بر اینکه «فقر هرگز سیاسی نیست» (بدون افشا آنچه احتمالا می‌تواند چیزی به جز یک واقعیت وجودی ساده باشد)، حاکی از آن است که به خود حق انتخاب‌های دیگری داده است.
پدیده‌های اصلی که ولمن بر اساس تعریف قرن 21 از فقر ارائه می‌دهد این است که فقر با نوعی انضباط جزمی ‌مطرح می‌شود که خط بطلانی بر بدیهیات است. این پدیده‌ها شامل «ناپیدایی»، «تغییر شکل»، «اضافه بودن»، «وابستگی» و «بداقبالی» می‌شود. رسالت ولمن به عنوان یک متفکر، ارائه واقعیات جزئی‌‌تر به مثابه امور انتزاعی مورد استفاده می‌باشد سپس به عنوان گزارشگر به ما نشان می‌دهد که چگونه این جزئیات فراموش نشدنی را از سویی به سوی دیگر می‌آورد. این کتاب بدون جریان مداوم توصیفات و خط داستانی با ثبات، و بدون عکس‌های سیاه و سفید خود ولمن که بیش از صد تا از آنها در پایان این جلد قطعا جذابیت کمتری داشت و اکنون با وجود این موارد، اگر نه به لحاظ رسانه‌ای، بلکه به عنوان یک مستند ارزش بیشتری يافته است.
ولمن در تایلند با سوونی، خدمتکاری الکلی که به لحاظ جسمی‌آسیب دیده و شاید یک روسپی بازنشسته باشد ملاقات می‌کند. او به عنوان یک بودایی معتقد به تقدیر، وضعیت ناراحت کننده خود را با اعتقاد به اینکه تقاص کارهای گذشته خود را می‌دهد، توجیه می‌کند. ولمن براساس حرف‌های خود سوونی، او را به دام انداخت و متعهدانه او را با یک آگاهی کاذب، اصطلاح مارکسیسم سنتی برای توجیه و عقلانی جلوه دادن ظلم و تعدی در حق کسی، متهم به فقر نکرد. ولمن این تصور قدیمی‌را اهانت‌آمیز می‌خواند و به ما یادآوری می‌کند که فقرا حق دارند به هر شیوه‌ای که مناسب می‌بینند شرایط شان را تعیین کنند. علاوه بر این، اگر فقیرانی هستند که به شیوه سوونی مصرف الکل را برای از یاد بردن رنج‌هاشان انتخاب می‌کنند، در مقابل غیرفقیرانی هم هستند که این تصمیم خود را انکار می‌کنند.
ولمن به سرعت سراغ روسیه مي‌رود و درآنجا کارش را به دو زن که نزدیک کلیسا گدایی می‌کردند، متمرکز کرد. ناتالیا زن صرعی میانسالی است که داستان‌های حماسی از فقر و بدبختی می‌گوید و این کار را از کودکی، وقتی با سم خطرناکی گزیده شد، آغاز کرد و زن کولی بدخواهی مسیر زندگی او را در جهت سرازیری انحراف و شاید آدمکشی تغییر داد. ولمن این بار مشاهده کرد که ناتالیا، برخلاف سوونی سرگذشت خود را با یک فرم روایی مرتبط می‌داند و آن را با نشانه‌ها و پیچیدگی‌ها و نقطه اوج روایت تکمیل می‌کند. داستان پر از گره‌ها و تفکرات گوناگون است و ولمن با ظرافت خاصی آن را «حکایت مردمان فقیر» می‌نامد. او هرگز ناتالیا را دروغگو نمی‌داند بلکه گرایشی را که در بسیاری از این وقایع نگاری‌ها از مصائب می‌بیند، یادآوری می‌کند.
این کتاب مشتمل بر مشاهده ای نو و صادقانه است و تنها توسط کسی که به واسطه تجربه زیاد می‌تواند جهان را از زاویه دید کولی‌ها و آلونک نشینان زیر پل‌ها ببیند، به‌دست می‌آید. صلاحیت ولمن در این مورد منحصر به فرد و دست نیافتنی است وی همراه با معدود نویسندگان مطرح زمان خود کم کم به حاشیه رانده ‌شد که تا یک مخاطره شخصی بزرگ به مدت ده‌ها سال، حرفه و شغلی را به همراه مردمی ‌که ما اغلب از آنها پرهیز می‌کنیم ایجاد کند و برای شناخت کامل این دنیای ناشناخته نوعا و به تناسب توجه به خرج داد. این کار او تلاشی بود از یک نفوذ عمیق و حتي ناشي از یک باور مبهم که با این شیوه می‌توانست از بعضی توضیحات استفاده کند.
تمایل به تشخیص فقر در زمره «مقولات ادراکی» خیلی رضایت بخش نیست. فقر چالش‌های بسیاری دارد و در صورتی که آن را در زمره مقولات ادراکی ندانیم تجربه‌اش با چالش‌هايي مواجه مي‌شود. ولمن چنان می‌نوشت که فکر می‌کرد، همچون پاستور که برای اولین بار میکروب را به وسیله میکروسکوپ تشخیص داد صورت‌هایی از فقر را برای اولین بار به وسیله تعدادی میکروسکوپ جامعه شناختی، شناسایی کرد. او در یک دوره، با اتکا به علائم چهره فقر را منعکس می‌کند. برای مثال «یکی از شاخص‌های فقر ممکن است تسلیم شدن در برابر شکست باشد.»
سوژه مصاحبه‌های ولمن اغلب افراد آسیب دیده‌اند و برای رنجی که متحمل می‌شوند، به ويژه زمانی که در بطن ماجرا هستند علت مشابه ای دارند. آنها اغلب این وضع را سرنوشت خود می‌دانند وخود را انسان‌های بداقبالی می‌بینند که در حال مجازات اند. آیا افرادی به غیر از متخصصان در اقتصاد و سیاست که به موضوع ادامه حیات و بقا جذب می‌شوند، این وضع را معلول علل دیگری می‌دانند؟

نويسنده : والتر كرين
منبع: نيويورك تايمز
روزنامه دنيای اقتصاد
مترجم: اميلا جهاني


افزودن نظر


کد امنیتی
تصویر جدید

نماد اعتماد الکترونیکی

Telegram 1